صفای اشک و آهم داده این عشق
دل دور از گناهـــــم داده این عشق
دو چشمونت یه شب آتیش به جون زد
خیـال کـــردم پنـاهـم داده این عشـــــق
چنان عاشق چنان دیوونـــه حالــم
که می خوام از تو و از دل بنالــم
هنوزم با همین دیوونه حالــــی
یه رنگم، صادقم، صافم، زلالم
تو که عشق روتو ویرونی ندیدی
شب ســر در گریبــونــی نـدیـــدی
نمی دونی چه دردی داره دوری
تو که رنگ پریـشـــونی ندیـــدی
عزیز جـونم، غم عشق تو کمی نیست
سوای عشق تو هر غم که غم نیست
گلـــه کردی چرا می نـــــــالم از دل
دیگه این ناله ها دست خودم نیست
چنان عاشق چنان دیوونه حالم
که می خوام ازتو و از دل بنالم
هنوزم با همین دیوونه حالـی
یه رنگم، صادقم، صافم، زلالم
نظرات شما عزیزان:
مجتبی
ساعت18:47---26 تير 1391
سلام نفس خانم
پس کجایی؟
چرا دیگه بهم سر نمیزنی؟
منتظرتم پاسخ:سلام من كه ميام شما نمياي بعد به من ميگي
|